شفاف سازی موضوعات مطرح شده در مجمع خودکفایی آزادگان 26 خرداد از زبان حاج آقا ابوترابی
این مسائل اقتصادی جانبی است، حاشیه است. از ثمرات آن است. مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان حاشیهای از ثمرات آن است. اصل حفظ سرمایه ارزشمند خانوادة بزرگ آزادگان است.
چندتا ملک که همش روی هم حدودش ارزشش دو میلیارد تومان بود
اگر این را برای آزادگان چهل هزار نفر تقسیم کنیم یعنی هر آزادهای علیالسویه بگیم، پنجاه هزار تومان!
آقای دکتر یحیوی ؛
آقای مهندس بوشهری، آقای دکتر پاکنژاد، بعد از عروج اخوی بزرگوار
جناب آقای
همین الان خطش
را با چندبرابر قیمتی که خریداری شده دنبالش هستند مشتری که بیایید
بفروشید. یعنی فقط همین خط را بفروشید بهترین تجارت را کردهاید.200 تن ، 200 تن
بیسکوییت ساقهطلایی تولید میشود و ما اولین تولیدکنندة ساقهطلایی در کشور هستیم.شرکت قاسمایران، یکی از شرکتهای جانبی ما که توزیع کالا را دارد.وقتی که شرکت قاسمایران واگذار شد فروش سالانهاش صد میلیارد تومان بود برای
پنج سال اول هزار میلیارد را پیشبینی کرد.الان جزء ده شرکت اول کشورمان هست.حالا شرکتهای جانبی دیگر مثل شوکوپارس واینها را دیگر بهش وارد نمیشویم.شرکت اقتصادی مینو شرق به سه میلیارد و هشتصد میلیون خریداری شد الان در بورس شصت وپنج میلیارد تومان در بورس ارزشش دارد
سید میرانی : جناب آقای ابوترابی بزرگوار تمام زحماتی که در شرکت خودکفایی آزادگان چه از جانب شما بزرگوار و چه از جانب دیگران کشیده شده از چشم آزادگان پوشیده نیست و نخواهد بود اما سئوال اینجاست با توجه به همه این زحمات چه چیزی عاید آزادگان شده ؟ مگر مرحوم ابوترابی وصیت نکردند این اموال به نفع آزادگان در زمان پیری بدردشان بخورد ؟ حالا هم زمان پیریشان هست لطفا به وصیت آن مرحوم عمل کنید و حق قانونی آزادگان ادا نمایید
"بسمالله الرحمن الرحیم وصلالله علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین، و یبصرون علی انفسهم ولو کان بهم خساسه"
عرض ادب دارم خدمت برادران بزرگوار آزادگان گرانقدر و آرزوی توفیق برای یکایک سروران عزیز از اینکه مفتخر هستم دقایقی را محضر مبارک شما عرض ادب داشته باشم، در این جلسة به معنای واقعی کلمه، خدا را شاکر هستم.
بدون تردید یکی از جلسات ارزشمندی که در ارتباط با موضوع شرکت اقتصادی و خودکفایی آزادگان و مینو برگزار شده همین جلسهای است که محضر حضرات آزادگان هستم به دلیل این که مجالی فراهم شد که فرمایشات دوستان را بهتر و شفافتر حقیر و برادران بزرگوارم در هیأت مدیرة مجموعة اقتصادی و خودکفایی آزادگان در مجموعة مینو استماع کنند.
خانواده های آزادگان، عامل موفقیت شرکت خودکفایی
همانطور که بزرگواران اشاره داشتند دفاع مقدس و ایثارگران پایگاهشان در انقلاب و سرمایة امروز دنیای اسلام بر کسی پوشیده نیست و در این تابلوی درخشان و این سرمایة بزرگ جایگاه آزادگان به دلایل مختلفی جایگاه ممتاز و برجستهای است. اگر خانوادة آزادگان نبودند قطعاً امروز ما درعرصههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی موقعیتهای امروز را در خانوادههای ایثارگران نداشتیم. بالاخره مجموعة عظیم آزادگان و ایثارگران را در کشور میبینید شما میشناسید. شما یک بنگاه اقتصادی موفق قابل طرح را در این مجموعهها اگر میشناسید معرفی کنید نام ببرید، بنده خوشحال میشوم. اگر مجموعة مینو که گزارش میدهند شرایطی دارد به دلیل شماست، به دلیل خانوادة آزادگان هست. این سرمایه، زمینة شکلگیری این موقعیت را فراهم کرده است. و اخوی بزرگوار هم به این سرمایه تکیه داشتند و این را پشتوانه میدانستند. و تمام نگاهشان هم معطوف به حفظ این سرمایه بود. آزادگان برخلاف سایر مجموعههای ایثارگری یک خانواده هستند یکدیگر را با گوشت و پوست میشناسند. مجموعة دوستان ثبتنام شده در اردوگاههای مختلف شناختی نسبت به یکدیگر دارند. دوستان عزیز مفقودی که سختی دوران عدم ثبتنام صلیبسرخ را گذراندهاند نسبت به یکدیگر شناخت دارند و الحمدالله این دوخانواده امروز با هم در همین نشستها در همین گفتگوها تدریجاً ارتباط نزدیک پیدا میکنند. و مبدل میشوند به یک خانوادة هماهنگ و منسجم. این سرمایة بزرگی است. این سرمایه نبود مطمئن باشید الان این جلسه یک در هزار برگزار نمیشد. لذا اگر حقیر اینجا هستم، برای حفظ این سرمایه هست،
خانواده های آزادگان،سرمایه ی ارزشمند شرکت خودکفایی
این مسائل اقتصادی جانبی است، حاشیه است. از ثمرات آن است. مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان حاشیهای از ثمرات آن است. اصل حفظ سرمایه ارزشمند خانوادة بزرگ آزادگان است. اگر بعضی از برادران بزرگوار بنده اینجا نقدی داشتند نسبت به مجموعة مدیریت این نهاد اقتصادی از همین زاویه است. اگر بعضی از دوستان بزرگوار هم نسبت به بعضی از دوستانی که صحبت کردند نقدی هم کردهاند با نگاه به حفظ این خانواده است والا قصد دیگری ندارند. واژهای، کلمهای، رفتاری نباشد که این خانواده آسیب ببیند. این دغدغة همة شما بزرگواران است. امیدوارم بنده هم از شما بهره بگیرم. الهام بگیرم. اگر این دغدغه را ندارم پیدا بکنم.
تاریخچه ی شکل گیری نهاد های اقتصادی
اما سروران عزیز همزمان با ورود آزادگان عزیز ایدههای شکلگیری نهادهای اقتصادی مطرح شد. آنوقت هم شرایط طوری بود که تقریباً یک نگاهی وجود داشت و هر واحد اقتصادی به سرعت رشد میکند. نگاه امروز که بنگاهداری کار سختی است هنوز معنا نیافته بود. الان یک عقلانیتی به دست آمده است. میفهمند بنگاهداری یعنی چه؟ لذا کسی جسارت ورود در عرصههای اقتصادی را نمیکند مگر اینکه از یک عقلانیت و دانش و مدیریت بالا برخوردار باشد. اما آن روز هرکسی فکر میکرد وارد یک عرصة اقتصادی بشویم یک تجارت بزرگی شکل میگیرد. بنگاههای اقتصادی در استانها، برادر بزرگوارم آقای صفرعلی اشاره داشتند این نگاه بود. جلوی آن را هم خیلی نمیشد بگیریم. اخوی هم نگران بودند. بعضیها را با اعتبار و کمک سعی میکردند حفظ کنند لذا در هیچ کدامش اخوی بزرگوار نبودند. در هیچکدام از آنها نام اخوی نیست. از اخوی استفاده شد، گاهی سوءاستفاده شد. یکدفعه اطلاعیه داند آقا شرکت فلان با حمایت آقای فلان، اطلاعیه دوم صادر میشد که آقا، آقای فلانی ارتباطی ندارند با این شرکت. اما کمک میکردند. اگر مشکلاتی داشتند کمک میکردند. اما هیچکدام حضور نداشتند، ارتباط نداشتند، امضاء نکردند و این هم لطف خدا بود در مورد این بندة صالح که حفظ بشود. شخصیت او. تنها مورد مؤسسه اقتصادی و خودکفایی آزادگان بود که بعداً مبدل شد به شرکت به دلایلی. فقط اینجاست که اخوی بزرگوار رئیس هیأتامنایش بودند و هیچ نهاد اقتصادی دیگری را هم حضور نداشتند. بنده هم میل داشتم الان تو فرمایشات دوستان بود. حتی بعضی از دوستان نگاهشان این بود که این سودی که پخش شده در این جلسه مال همة شرکتهای اقتصادی است. سرور عزیزمان در صحبتشان اشاره داشتند که آقا این همه مسائل را چه کسی بیاید جواب بدهد. واقعاً بنده میل داشتم در این جهت، واقعاً دیدم هیچکاری نمیتوانم بکنم.
مؤسسه خودکفایی و اقتصادی آزادگان، یک واحد مستقل و جداست.
محضرتون عرض کنم. تلاشهایی کردم پیگیریهایی کردهام، اما یک شرکت اقتصادی است که هیأتمدیره دارد وافرادی صاحب سرمایة آن هستند. با مسائل خاص خودشان. برای حل مشکلشان کمک کردهام ولی در فضای مدیریتیشان ورود پیدا نکردم چون امکان ورود هم نیست.به طور کلی با یک مجموعة با مشکلات انبوه مواجه میشوی که شاید بسیاریشان سرمایهشان از بدهیهایشان کمتر است. بدهیشان بیشتر از سرمایهشان هست. اما سروران عزیز مؤسسه خودکفایی و اقتصادی آزادگان، یک واحد مستقل و جداست و این جلسة ما فقط در این رابطه است که با نظر اخوی شکل گرفت و بنایش هم این بود.
علت نامگذاری خودکفایی چه بود؟!
یکی از سروران عزیز خوب اشاره کردند که آخه این خودکفایی چه خودکفایی است؟! علت این نام هم این بود که اخوی بزرگوار در همان سال 72 خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب شدند عرض کردند اگر این کار بزرگی انجام بشود سرمایه گذاری بزرگی بشود ما بتوانیم کاری بکنیم که آزادگان ما مشکلات حادشان برطرف بشود. این نگاه را داشتند. لذا ایدةشان خودکفایی داشتند. این ایده را در اسم آوردند. مقام معظم رهبری خیلی استقبال فرمودند و فرمودند، دولت صحبت بکند، دولت وارد بشود، هرچقدر دولت کمک کند من هم کمک میکنم که یک کاری بشود کارستان، اخوی نظرشان این بود. اما به دلایل زیادی حالا، مشکلات و هرچی بود دولت محترم کمکی نکرد.
سهم هر آزاده از سود موسسه اقتصادی و خودکفایی آزادگان چقدر بود؟!
آن ایده مطرح شده بود حالا من اعداد و ارقامش را نمیگویم. ندادند. شخص مقام معظم رهبری در سال 72، دوستان عزیز ملک نه پول چندتا ملک که همش روی هم حدودش ارزشش دو میلیارد تومان بود. دوستان اینکه دوستان میگویند بیست سال قبل، بیست سال گذشته چه سودی به ما دادید و چه خبری شده، آخه بیست سال قبل هیچی نبوده. دو میلیارد تومان ملک، معادل دو میلیارد تومان رهبر معظم انقلاب در اختیار مؤسسه اقتصادی و خودکفایی آزادگان قرار داد. که اگر این را برای آزادگان چهل هزار نفر تقسیم کنیم یعنی هر آزادهای علیالسویه بگیم، پنجاه هزار تومان! من از شما خواهش میکنم بفرمایید پنجاه هزار تومان را میشود سودی داد در ده سال در بیست سال. بگیم این پنجاه هزار تومان حالا یک چیزی شده میخواهیم حالا سود بگیریم؟! اصلاً تصورش را میشود کرد؟! این اصل شکلگیری است امر فرمودند. حقیر هم از اول محضر مبارکشان بودم. جناب آقای دکتر یحیوی جناب آقای مهندس بوشهری، جناب آقای دکتر پاکنژاد، بعد از عروج اخوی بزرگوار جناب آقای فرهنگ اصلاحی، جناب آقای فاضل نیا، با یک جایگزینی تشریف آورند یک هیأت امنای اینچنینی بود برای این کار سروران عزیز اینکه میگویم اطلاع ندارم چون واقعاً چیزی نبود. این کار را این پول را چه بکنند. چه شد.
این مجموعه یک ملکی بود در تهران که آن ملک قیمتش نسبتاً خوب بود حدود یک میلیارد تومان شاید آنوقت، این را برای مسکن آزادگان، اخوی هم نگران بودند که این را به غیر آزادگان باز داده نشود. به هرحال مسکن آزادگان تقریباً نزدیک به نصفش را، نصف کمتر را به آن فروختند حدود 500 میلیون. این 500 میلیون شد پیشقسط برای خرید مینو.
انعقاد نطفه ی مینو و آغاز یک دعوا!
برای سال 72 دولت میخواست بعضی از این سرمایههای ملی را بفروشد آنوقت مدیران مؤسسه که آقای مهندس ثامنی خدمتشان بودیم بررسی کردند گفتند به نظر ما شرکت مینو یک شرکت سودآوری هست.اگر اینطور برید بخرید خوب هست. رفتند وارد مذاکره شدند 500 میلیون گرفتند و به جای اینکه معامله انجام بشود، آغاز یک دعوا شد. بعد از این مقدمه در یک تاریخ ما باید پول میدادیم، ما پول نداشتیم بدهیم، چیزی نبود، تأخیر شد آنها هم گفتند دیگر نمیدهیم. دیگر این دعوا دولت آقای هاشمی، دولت آقای خاتمی، شد مسئلة اخوی بزرگوار ما. دیگه برو بیا حتی به دادگستری و.. آنها میگفتند نمیخواهیم به آزادگان بدهیم بیایید پولتان را بگیرید و بروید. همان 500 میلیون را چون نیامدهاید قسطتان را بدهید. نهایتاً در زمان آقای خاتمی دولت دوم یکی از وزاری محترم به عنوان آقای--- با اخوی صحبت کردند ایشان به عنوان حکم، ایشان قبول شد آن حکم بزرگوار بررسی کرد رأی داد که این حق آزادگان هست و برگردد. منتهی در این رأی یک بندی بود که با آن بند قابل انجام نبود. لذا تا ارتحال اخوی بزرگوار این سهم به آزادگان منتقل نشد.
مینوی ورشکسته آزاد شد...
بعد از ارتحال ایشان حقیر پیگیر شدم آن آقای وزیر را باهاشون صحبت کردم. گفتم این گزارش و این حکم شما این نقص را داشت. اون بندة خدا آمد و رأی قبلیاش را اصلاح کرد. با اصلاح رأی امکان واگذاری مینو به آزادگان فراهم شد. سال چند؟ سال82، چند درصد؟ 52 درصد. سال 72 خریده شد سال 82 گفتند مدیریتش واگذار شده. خب حالا که آمد واگذار شود همین آقای صائمی که زحمات زیادی اینجا کشیدند توضیح میدهم گفت دیگر این مینو به نظر من ارزش خریدن نداره. مینوی ده سال قبل با این فرق داشت. این الان ورشکسته هست. لذا واقعاً بحث این بود که نخریم. برای همونش هم دوازده میلیارد قیمت تعیین کردند که ما از این دوازده میلیارد پانصد میلیونش را داده بودیم بالاخره صحبت کردیم و گفتیم این اخوی انقدر علاقه داشتند حالا دیگر انجام بشود خدا کمک میکند دیگر گفتم آخه پولش رو هم نداریم بدهیم. با یک بنگاهی بنده رفتم صحبت کردم مدیرعامل آنجا هم انسان دلسوزی بود. گفتیم مال آزادگان هست او هم محبت کرد یه پولی به ما قرض داد این سهم مینو را 51 درصد را به عنوان تضمین گرفت و یک پولی قرض داد. کل مجموعهای هم که پول آنوقت داشتیم هرچه داشتیم فروختیم شد 4 میلیون و پانصد اینطورا. آن وام را گرفتیم بالاخره یه جوری تصفیه حساب کردیم. یک خورده هم موند. از مینو هم ما یکمقداربه عنوان سود طلب داشتیم. مال این ده سال که سود داشت ما برداشت نکرده بودیم دیگه. منتهی هیچی نبود ما برداریم فقط میگفتند شما طلب دارید اما یکقرون پول نبود که برداریم. بعد هم 49 درصدش را آقای گنجی آمد خرید. به ما هم نگفتن و به او فروختن. او هم آمد و خرید و فکر کرد که این یکی دو درصد را هم از دست ما در بیاورد و بعد دیگر تمام میشود مال خودش میشود. این وضع بوده.
خب وقتیکه مینو سال 82 واگذار شد مثلاً 12 میلیارد میخواهم بدونید سه میلیارد چه ارزشی داشت. سه میلیارد میشد یعنی یک چهارم قیمت مینو. فقط مینوی خرمدره فقط برای یک سال سه میلیارد تومان ضرر انباشتهاش بود. یعنی یک چهارم قیمت پنجاه درصد مینو ضرر یک سال مینوی خرمدره بود. آقایون این رو به ما واگذار کردند. یعنی یک مجموعة کاملاً ورشکسته یک قرون پول نداشت. و اقداماتی که در اینجا اتفاق افتاد.
آقای غلاث، شناسنامه ی مینو
قدم اول هیأت مدیرة محترم شخص آقای ثامنی، جناب آقای غلاث که الان چهرة مبارکشان را دیدم محضر مبارکشان رسیدیم. ایشون شناسنامة مینو هست. همة شما هم آنهایی که میشناسند میدانند سنواتش را. هرچه سوال دارید از ایشان سوال کنید از آغاز تولد حداقل تا این چند سال حالا دیگه این چند سال این دوستان بیشتر از نزدیک اطلاع دارند.
بازنشسته کردن 25 سال به بالاها
بدون اینکه خداشاهده یک پارتی بازی بکنیم .از مجاری عادیش حدود 25 میلیاردتومان. یعنی کل مینو را خریده بودیم 51 درصدش را خریده بودیم 12 میلیارد تومان. 25 میلیارد تومان تسهیلات بانکی گرفته شد فقط برای بازسازی نیروی انسانی. یعنی چی، یعنی نیروهای انسانی که بالای 25 سال در مینو کار کرده بودند حقوقشان، حقوقهای کمرشکن بود پیر بودند و آمادة کار هم نبودند. این ها همینطور هی انباشته شده بود هزینة این حقوق کمر مینو را میشکست. فقط باید حقوق پرداخت میکرد همینطور که الان کشور را دارد همین حقوق کمرش را میشکند 25 میلیارد تومان فقط پول گرفته شد،مهمترین کاری که در مینو شد همین بود که این 25 سال به بالاها را با دوماه پاداش همه را بازنشسته شدند. جشن بازنشستگی گرفتند. کلاههای به این گشادی سرشان گذاشتند و تشریف بردند بیرون یعنی یک مرتبه هزینه ماهانة مینو. حقوق کمرش شکست جای آنها هزاران نفر نیروی جوان قراردادی با حقوق یک پنجم آنها، آمدند مینو را شروع کردند به فعال کردن. این یک قدم بود. فقط هزینه یعنی سود در این شما نمیبینید. سود این را ده سال دیگر شما میبینید. نه آنوقت اینجا فقط هزینه هست. منتهی یک عقل مدیریتی درست که الان هزینه کند تا امروز شرایط امروز مینو به دست بیاید. بعد از حساب ذخیرة ارزی، وام ارزی گرفتم به نظرم شصت هفتاد میلیون دلار تقریباً همین هول و حوش شد. وام گرفتند تدریجا خطوط جدید.
خرید خطوط جدید
چون مینو یک نیروی انسانی پیر پرهزینه و خطوط همه مال نیم قرن قبل. یک خط جدید درمینو نبود. همة خطوط هم احتیاج به بازسازی یا حذف داشت. خطوط جدید دانه دانه خریداری شد در وقتی که امکان خرید آن بود. بنده یک اشارهای میکنم برای اینکه شما بزرگواران یک مقداری آرامشتان را پیدا بکنید. عرض بکنم محضر شما که یکی از خطوطی که خریداری شد خط کامل آدامس. آدامس بدون قند. اولین خط آدامس بدون قند در ایران. از هفت شرکت اروپایی نه یک شرکت. امروز این خط آن روز خریداری شد زمان آقای مهندس اوحدی این خط راه افتاد امروز بیش از 40 میلیارد تومان در سال فقط فروش همین خط آدامس هست. آمار آخریش رو من نمیدونم. یک کاری که اتفاق افتاد. یعنی همان آغاز خرید، آغاز بیپولی، رفتند کار کردند خط را خریدند راه را برای اینکه امروز یکی از ستون فقرات مینو باشد این آدامس بدون قند. اربیت یکی از رقبایش هست. دهتا شرکت تولید کنندة آدامس که الان قاچاق هم وارد ایران میکنند. بازار را در اختیار گرفته. ما مشکلی از نظر بازار نداریم.
خرید دو خط دارویی در اوج تحریم از آمریکا
خط پفک و اسنک خطوط جدیدی بود که خریداری شد. عرض
کنم محضر شما که دوتا خط سافتژل یعنی داروسازی، داروهای ژلاتینی یعنی
مدرنترین داروی امروز دنیا در اوج تحریم آقای غلاث اینجا هستند تمام این
دو خط از امریکا وارد شد. با یک ریسکی که به خدا قسم به این قرآن من بودم
نمیکردم. یعنی آقای ثامنی آبرویش را آورد گذاشت یک درصد احتمال که این
پوله برود و بر نگردد.
اوج تحریم، حالا قطعات از آنجا بیاید دبی، از آنجا بیاید ایران اینجا نصب بشود. آدم برای خودش این ریسک را نمیکند برای دیگران بیاید این ریسک را بکند. این ریسک را کردند. بهترین خط داروسازی امروز کشور دوتا خط سافتژلاتین هست که در پارسمینو نصب شد اگر به طور کامل فعال بشود حداقل بیست میلیون دلار درآمدش هست غیر از اینه بفرمایید.
تولید 11 نوع محصول در شرکت
خب این کار اتفاق افتاد. شما بروید ببینید چه کار پیچیدهای از نظر تکنیک و دانش خط کامل چوپ شور مغزدار از شرکت ملی آلمان خریداری شد اصلاح و بازسازی سایر خطوط مثل داروسازی و ویتامینC و سایر خطوط. خط شکلات که همین چندماه قبل افتتاح شد. زمان آقای اوحدی این خط را شروع کردند راهاندازی، زمان جناب آقای دکتر رمضان افتتاحش شد. شکلاتی که الان در اینجا تولید میشود، از بهترین شکلاتهای دنیا زیباتر و مرغوبتر هست. برید ببینید. یازده نوع محصول همین الان تولید میکند. بیست تن در بیست و چهار ساعت میتواند این شکلات تولید بکند. اینا مال پارس مینو. اما مینوی خرمدره، همانجایی که سه میلیارد فقط ضرر انباشتهاش بود. خط کامل آبنبات و تافی مغزدار از بوش آلمان خریداری شد. خط کامل سافتژل که الان شرایطش معلوم هست. عرض کنم که پیتزای آماده که میتواند ظرفیت شش هزار عدد پیتزا را میتواند در ساعت تولید بکند که همین دیروز یکی از شرکتهای بزرگ اروپایی آمد در مجلس با آقای رمضان را فرستادم باهاشون ملاقات گذاشتم که در این حوزه صاحب کار و درنگ هست بیاد و گفتگو بکند که این خط از خطهایی است که هنوز نصب نشده است. همین الان خطش را با چندبرابر قیمتی که خریداری شده دنبالش هستند مشتری که بیایید بفروشید. یعنی فقط همین خط را بفروشید بهترین تجارت را کردهاید.
شرکت مینو اولین تولید کننده ی ساقه طلایی در کشور
عرض کنم که وقتی که مینو خریداری شد تولید ساقهطلایی 25 تن بود در روز الان با زحمات این دوستان جناب آقای اوحدی، جناب آقای رمضان 200 تن ، 200 تن بیسکوییت ساقهطلایی تولید میشود و ما اولین تولیدکنندة ساقهطلایی در کشور هستیم. و با تنوع با کارهای جدید که حالا من بخواهم وارد بشوم آقایان بخواهند وارد بشوند ساعتها وقت میبرد.
قاسم ایران چه بود و چه شد؟!
شرکت قاسمایران، یکی از شرکتهای جانبی ما که توزیع کالا را دارد.وقتی که شرکت قاسمایران واگذار شد فروش سالانهاش صد میلیارد تومان بود برای پنج سال اول هزار میلیارد را پیشبینی کرد. الان قاسمایران به عنوان یک شرکت موفق توزیعکنندة کالا با این گردش سرمایه دارد کار را توزیع میکند در کشور. اصلاح شد شرکتهای جدید، نیروی انسانیاش، تجهیزش به سیستمهای کامپیوتری، بازار، فروش، اصلاح مدرن، مدیریت قوی چقدر همین آقای اوحدی وقت صرف کرد همین الان هم ایشان آنجا وقت میگذارند.تا توانسته این بنگاه بیاید در این جایگاه قرار بگیرد الان جزء ده شرکت اول کشورمان هست. عرض کنم محضر مبارکتان که حالا شرکتهای جانبی دیگر مثل شوکوپارس واینها را دیگر بهش وارد نمیشویم.
ورود ناموفق آستان قدس در تاسیس شرکت
کنار اینها چند کار جدید هم اتفاق افتاد. مثل قند خرمای درشیراز یک شرکت به روزی که به خواست خدا آن هم وارد بورس میشود با یک جایگاه فاخر خودش و زاهدان را اشاره کردند برادر عزیز ما آقای حاجمحمودآقای عزیز. یک شرکتی که آقا درسفر زاهدان تشریف بردند یک شرکت آنجا نبود. به آستان قدس دستور دادند آستان قدس بیا اینجاو یک شرکت درست کن. آستان قدس هم که پول بود، رفت آنجا زحمت کشید یک شرکت ساختمون زیبا، ماشینآلات زیبا، وارد میشوی اصلاً دل میبرد. اما بعداز چند سال مبدل شد به یک شرکت ورشکسته. آقای ثامنی صحبت کرد ما سهم مدیریتی آنجا را خریدیم. بعد از چند سال خدمت جناب آقای اوحدی بودیم مشهد و ایشان پیشبینی کردند خدمت ریاست محترم تولیت آستان قدس، اون سود نمیداد باز، چون ما به اندازة خودمان سرمایهگذاری میکردیم. باز مشکلات خودش را داشت. آن اینجا باز سودآور نیست. چهل ونه فروختند. آقایان بهترین دلیل برای اینکه این بنگاه اقتصادی چطور کار کرده این نمیتواند برای شما باشد که یک کاسب اقتصادی که مال آستان قدس بوده است نه مال یک آدمی که پول نداشته آستان قدس هم پول دارد، هم ثروت دارد، هم مدیریت دارد، همه نوع امکانات دارد این شرکت اقتصادی به سه میلیارد و هشتصد میلیون خریداری کرد.الان در بورس شصت وپنج میلیارد تومان در بورس ارزشش هست. یک دونه بنگاه اقتصادی در کل منطقه خاورمیانه بیارید، سایتها مراجعه کنید که بگوید یک بنگاه اقتصادی داریم که این رشد را کرده است. اینها به نظرات حضرات بزرگواران آزاده همینطوری اتفاق افتاده؟!
مینو در چه شرایطی نمونه شد؟!
اینها در چه شرایطی اتفاق افتاده من یک اشارهای بکنم. ببینید در سال من این گزارشاتی که میگویم مال جلسات شورای عالی امنیت ملی است زمان آقای دکتر احمدینژاد، نه مال امروزها. امروز گزارش دادن با این خیلی فرق میکند. آنوقت خود افرادی که در سیستم بودن. در سال 88 ، 28 درصد شرکتها تعطیل شدند. درسال 89 به اینها 90تا 91 ، 27 درصد شرکتها تعطیل شدند. کاهش تولید در سال 91 ، کاهش تولید 28 درصد شرکتها، افزایش تولید 19 درصد منفی، منفی یعنی کاهش،کاهش اشتغال از 5 درصد از سال 88 به 17 درصد در سال 91، بنگاههای نامطلوب از متوسط به پایین در سال 88 ، 33درصد در سال 91،36 درصد
راندمان تولید60درصد، یعنی نزدیک نصف. در این شرایط اقتصادی که خود شما همه میدانید این بنگاه اقتصادی این رشد را کرده است.
حالا این صحبتها جزء آن قسمت مربوط به شرکت آستان قدس که تابلوی بورس قیمتش را روشن میکند و یک قیمت واقعی است اما بقیة جاها من خیلی علامت روشنی را نگفتم. تابلوهای بورس را دیگر خبر دارید که با زحمات برادر عزیز و دانشمندمان جناب آقای دکتر رمضان، این نیست که آقا، آب بیا تو گلو، ما میخواهیم وارد بورس بشویم. اگر وارد بورس شدن کار راحتی است خب همة شرکتها وارد بورس میشوند. جزء دستورات مقام معظم رهبری این است در ابلاغ سیاستهای ابلاغی اصل44 که شرکتهای دولتی اولاً اصلاح ساختار بشوند به سودآوری برسند وارد بورس بشوند. و از طریق بورس فروخته شوند.
اصلاح ساختارها در مینو
چرا برای اینکه شما الان یک شرکت دولتی را که وارد بورس نیست را میخواهید بفروشید قیمتش را چه کسی تعیین میکند، چندتا کارشناس با چندتا زدو بند. چکار میکنید سودآوریش را میآورید پایین، مشکلات برایش ایجاد میکنید هرچقدر قیمتش هست قیمتش را هم میآوریم پایینتر، به کمترین قیمت خودمان میخریم یا دیگری میخرد. رهبری معظم انقلاب فرمودند باید شرکتهای دولتی اصلاح ساختار بشوند. اصلاح ساختار یعنی چی؟ یعنی آن کاری که در مینو شد. یعنی نیروی انسانی، مهندسی نیروی انسانی، یعنی مهندسی خطوط، یعنی به سودآوری، دوستان عزیز هیچ شرکتی نمیتواند وارد بورس بشود مگر اینکه سه سال پی درپی به سودآوری برسد.
حالا مگر میشود وارد بورس شد؟ باید با ادله و دلایل روشن در بورس ثابت کنند که این شرکت طی سالهای 89، 90و 91 سودآور بوده و حالا میخواهد وارد بورس بشود. تا قبول کنند دربورس وارد بشود. بعد وارد بورس که میشود اگر قیمت واقعیاش، شرایطاش، گزارشاتاش، گزارش مجمع عمومیاش، طوری باشد که بازار بورس را اغناء بکند با رشد قیمت روبه رو میشود والا در همان قیمت باقی میماند شاید هم بیاید پایینتر. الان در کشور شرایطی داریم که بازار بورس و بازار سرمایه که خودش بحث مهمی است و باید به آن برسیم متأسفانه به دلایل سیاستهایی که یکمقدار قابل نقد هست این بازار رشدش متوقف شده است.
آیا نجات خرمدره کلاه گذاری است؟
در این شرایط یعنی در شرایطی که بازار بورس را میگویند بازار رکودی هست در این شرایط چه اتفاقی افتاده. سهام خرمدرهای که دوستان عزیز سال واگذاریاش سه میلیارد تومان بدهی داشت ضرر و زیان داشت. زیانش سه میلیاردتومان بود نه بدهیاش. این در بورس فروخته شد با قیمت هر سهم 600تومان در سال 90. الان سال91 هستیم این 600 تومان در تابلوی بورس که الان شما بروید بیرون نشان میدهد شده 3650تومان. اینکه کلاهگذاری نیست آقای امیرآقای سرور عزیز من.
من چه دروغی محضر شما دوستان بگم. البته شما حق دارید. شما حق دارید. اولاً همه را یک مجموعه میبینید. ثانیاً هم ما به دلایل ضعف بوده در اطلاعرسانی هم ضعیف بودهایم. قبول داریم. اما برادر سرور و عزیز و بزرگوار من کارشما، سهم شما در ارزش سال 90 در بورس رفته با کارگروهی شد یعنی سه سال بیشتر سودآوری در شرایطی که پیش رفت با ششصد تومان رفت وارد بورس الان شده 3650 ارزش سهام شما در بورس این مال خرمدره است اما پارس مینو چی؟
سهم پارس مینو در بورس؟!
پارس مینو هر سهم صد تومان وارد بورس شد اونجا الان چند شده؟ اونجا الان شده 680 توماناون هم در سال 89وارد بورس شد الان هم با 680 تومان ارزش آن است. شوکو پارس باز یکی از شرکتهای ما است که این دیگه خیلی جزئی است آن هم با صد تومان وارد بورس شد الان ظاهراً 2400 تاست. یعنی صدتومان وارد بورس شده قیمت آن در بورس سروران عزیز ما 2400 تومان شده است.
- ۹۴/۰۳/۲۹